فهرست

مبنای تعامل با جهان چیست؟

درباره پخش ویدیو مبنای تعامل با جهان چیست؟

متن پادکست:

مبنای تعامل چیست؟ نبی مکرم اسلام (ص) هم با بلاد غیر از خودش ارتباط داشت اما مبنایش حفظ قدرت اسلام بود. مبنایش این بود که اجازه حمله به کسی را ندهد. سلطه آن‌ها را در همه ابعاد بر اسلام نفی می کند.
دست کفر و کفار را در سلطه‌های اقتصادی و فرهنگی قطع می‌کند. ارتباط باشد اما سلطه نباشد‌. عدم تبعیت از نظام سلطه در ابعاد سیاسی فرهنگی و اقتصادی.

مقام معظم رهبری می‌فرمایند: جهاد کبیر یعنی عدم تبعیت از نظام سلطه در همه عرصه‌ها.

خب دلار یک هیمنه‌ای دارد که الان قدرت بلامنازع در مسئله اقتصادی است چطور می‌خواهید این هیمنه را بشکنید؟
در مناسبات سیاسی‌ همه کشورها یا زیر بیرق آمریکا بودند یا زیر بیرق شوروی، شما یک بیرق دیگری را بلند کردید. گفتید هر کجا ظلم هست ما به آن می‌تازیم، می‌خواهد شرق باشد یا غرب.  هر کجا مظلومی باشد از آن دفاع می‌کنیم می‌خواهد زیر بیرق شرق یا زیر بیرق غرب تحت ظلم واقع شده باشد. این معادلات جدید بود یا نبود؟ حالا اگر ما در مسئله اقتصاد به نحوی شویم که تولیدمان بیشتر از مصرفمان شود آیا احتیاج به اصل این ارتباط که بخواهند ما را تحت سلطه تعریف کنند، داریم یا نداریم؟

طبیعتاً می‌توانیم نفت را سیاسی معنا کنیم. یعنی چه؟ یعنی هرکسی که موازنه ما را در قدرت جهانی به رسمیت بشناسد به او نفت می‌دهیم. نفت باید کالای سیاسی شود و در این کالای سیاسی شدن باز غرض شما شکستن هیمنه آمریکا است. لذا شما یک معادله جدیدی را برای «ارزش اقتصادی» ایجاد می‌کنید که «ارزش اقتصادی» در کشورها چه معنایی داشته باشد. دیگر یواش یواش می‌توانید از طواف حول دلار فاصله بگیرید.

مبنای تعامل با جهان چیست؟

درباره پخش ویدیو مبنای تعامل با جهان چیست؟

متن پادکست:

مبنای تعامل چیست؟ نبی مکرم اسلام (ص) هم با بلاد غیر از خودش ارتباط داشت اما مبنایش حفظ قدرت اسلام بود. مبنایش این بود که اجازه حمله به کسی را ندهد. سلطه آن‌ها را در همه ابعاد بر اسلام نفی می کند.
دست کفر و کفار را در سلطه‌های اقتصادی و فرهنگی قطع می‌کند. ارتباط باشد اما سلطه نباشد‌. عدم تبعیت از نظام سلطه در ابعاد سیاسی فرهنگی و اقتصادی.

مقام معظم رهبری می‌فرمایند: جهاد کبیر یعنی عدم تبعیت از نظام سلطه در همه عرصه‌ها.

خب دلار یک هیمنه‌ای دارد که الان قدرت بلامنازع در مسئله اقتصادی است چطور می‌خواهید این هیمنه را بشکنید؟
در مناسبات سیاسی‌ همه کشورها یا زیر بیرق آمریکا بودند یا زیر بیرق شوروی، شما یک بیرق دیگری را بلند کردید. گفتید هر کجا ظلم هست ما به آن می‌تازیم، می‌خواهد شرق باشد یا غرب.  هر کجا مظلومی باشد از آن دفاع می‌کنیم می‌خواهد زیر بیرق شرق یا زیر بیرق غرب تحت ظلم واقع شده باشد. این معادلات جدید بود یا نبود؟ حالا اگر ما در مسئله اقتصاد به نحوی شویم که تولیدمان بیشتر از مصرفمان شود آیا احتیاج به اصل این ارتباط که بخواهند ما را تحت سلطه تعریف کنند، داریم یا نداریم؟

طبیعتاً می‌توانیم نفت را سیاسی معنا کنیم. یعنی چه؟ یعنی هرکسی که موازنه ما را در قدرت جهانی به رسمیت بشناسد به او نفت می‌دهیم. نفت باید کالای سیاسی شود و در این کالای سیاسی شدن باز غرض شما شکستن هیمنه آمریکا است. لذا شما یک معادله جدیدی را برای «ارزش اقتصادی» ایجاد می‌کنید که «ارزش اقتصادی» در کشورها چه معنایی داشته باشد. دیگر یواش یواش می‌توانید از طواف حول دلار فاصله بگیرید.